صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

احاطه کرد خط آن آفتاب تابان از صائب تبریزی غزل 632

غزل 632 ام از 9863 غزلیات

احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را

1 احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را گرفت خیل پری در میان سلیمان را

2 شکار هاله بود ماه و آن خط مشکین به دام هاله کشید آفتاب تابان را

3 تن لطیف ترا عطر، خار پیرهن است به بوی گل مگشا چاک آن گریبان را

4 مشو ز حال دل ای یار تازه خط غافل که نیست جز دل ما شمعی این شبستان را

5 به حکمت از لب خود مهر خامشی بردار به دست دیو مده خاتم سلیمان را

6 ز جان درین تن خاکی مجوی جوش نشاط که در تنور، نفس سوخته است طوفان را

7 به ما حرارت دوزخ چه می تواند کرد؟ اگر ز ما نستانند چشم گریان را

8 ز حال راهروان غافلم، همین دانم که هست توشه ز دل خضر این بیابان را

9 ز دود آه، لب تازه خط او صائب سیاه خانه نشین کرد آب حیوان را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را

شاعر شعر احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را چه کسی است ؟

شاعر شعر احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را صائب تبریزی می باشد.

شعر احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را چیست ؟

قالب شعر احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را غزل است

مضمون اصلی شعر احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر