-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تسلیم در کشاکش اهل زمانه باش هرکس کمان طعن کند زه،نشانه باش
2 در رهگذار سیل که لنگر فکنده است ؟ از خاکدان دهر به سرعت روانه باش
3 تا درحریم زلف توانی نخوانده رفت ؟ باده زبان به کم سخنی همچو شانه باش
4 ازبهر آب خضر به ظلمت چه می روی ؟ گوهر فروز جان ز شراب شبانه باش
5 میراب زندگی به سکندر ندادآب دلسرد گرمخونی اهل زمانه باش
6 تا بوسه گاه صدر نشینان شود درست درصدر، خاکسارتر از آستانه باش
7 کوته زبان خمار ندامت نمی کشد گر آتش کلیم شوی بی زبانه باش
8 صائب مریز پیش خضر آبروی خویش از بحر شعر آب بخور جاودانه باش