حیرت زدگان را نشود خواب از صائب تبریزی غزل 6417

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

حیرت زدگان را نشود خواب پریشان

1 حیرت زدگان را نشود خواب پریشان در ساغر گوهر نشود آب پریشان

2 آبی است که آیینه ریحان بهشت است از فکر تو آن را که شود خواب پریشان

3 در دایره ماه همان پرده نشین است هر چند شود پرتو مهتاب پریشان

4 با وحدت پرتو چه کند کثرت روزن؟ در تیغ ز جوهر نشود آب پریشان

5 چون آینه کز نقش، پریشان شودش خواب دل گشت ز جمعیت اسباب پریشان

6 در پیرهن بحر شود گرد یتیمی خاکی که شود در ره سیلاب پریشان

7 ما در چه شماریم، که دریا شده از موج در جستن آن گوهر نایاب پریشان

8 زنهار مده راه به دل عیش جهان را کز خنده شود غنچه سیراب پریشان

9 صائب نشود جمع به شیرازه محشر هر دل که شد از دوری احباب پریشان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر