-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حیرت زدگان را نشود خواب پریشان در ساغر گوهر نشود آب پریشان
2 آبی است که آیینه ریحان بهشت است از فکر تو آن را که شود خواب پریشان
3 در دایره ماه همان پرده نشین است هر چند شود پرتو مهتاب پریشان
4 با وحدت پرتو چه کند کثرت روزن؟ در تیغ ز جوهر نشود آب پریشان
5 چون آینه کز نقش، پریشان شودش خواب دل گشت ز جمعیت اسباب پریشان
6 در پیرهن بحر شود گرد یتیمی خاکی که شود در ره سیلاب پریشان
7 ما در چه شماریم، که دریا شده از موج در جستن آن گوهر نایاب پریشان
8 زنهار مده راه به دل عیش جهان را کز خنده شود غنچه سیراب پریشان
9 صائب نشود جمع به شیرازه محشر هر دل که شد از دوری احباب پریشان