- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی ز اندیشه لعل تو پرخون جام فکرتها ز خط عنبرینت پشت بر دیوار، حیرتها
2 دل عارف غبارآلوده کثرت نمیگردد نیندازد خلل در وحدت آیینه صورتها
3 محیط از چهره سیلاب گرد راه میشوید چه اندیشد کسی با عفو حق از گرد زلتها؟
4 چنین آن حسن عالمسوز اگر بیپرده خواهد شد برون میآورد وحدتگزینان را ز خلوتها
5 نگنجد در قبا عاشق، وگرنه از برای ما مهیا کردهاند از اطلس افلاک خلعتها
6 درآ در حلقه اهل نظر تا روشنت گردد که در بیماری چشم نکویان است حکمتها
7 ادب بند زبان عرض مطلب میشود صائب وگرنه خامه ما در گره دارد شکایتها