-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سخنسنجی سرآمد در فن گفتار میگردد که چون پرگار گرد نقطهای صدبار میگردد
2 ندارد همچو من دیوانهای دامان این صحرا که کوه از نالهام کبک سبکرفتار میگردد
3 حذر کن زینهار از اتفاق دشمن عاجز که چون پیوسته گردد مور با هم مار میگردد
4 ندارد در جگر آب مروت ابر دریا دل وگرنه ظرف ما از قطرهای سرشار میگردد
5 حباب از ترک سر در یک نفس دریای گوهر شد خوشا مستی که در میخانه بیدستار میگردد
6 نماند از درد و داغ عشق آهم در جگر صائب نسیم از جوش گل بیرون این گلزار میگردد