- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از می چو آن غزال، سیه مست می شود در جلوه هر که بیندش از دست می شود
2 بیخود شوند سوخته جانان به یک نگاه از یک پیاله لاله سیه مست می شود
3 قصری که چون حباب شود از هوا بلند از راست کردن نفسی پست می شود
4 قصری که چون حباب شود از هوا بلند از راست کردن نفسی پست می شود
5 شد از فشردگی می انگور تاج سر از صبر، زیردست زبردست می شود
6 هر کس که دید سرو ترا در خرام ناز از پا اگر نمی فتد از دست می شود
7 شهرت به دستیاری همکار بسته است آواز کی بلند ز یک دست می شود
8 از قامت تو راست چسان بگذرد کسی آب روان به سرو تو پا بست می شود
9 صائب توان به آب بقا از فنا رسید اینجا کسی که نیست شود هست می شود