- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سیهدلی که ز دوران حضور میجوید میان دوزخ سوزنده حور میجوید
2 کسی که چشم تسلی ز آرزو دارد علاج تشنگی از آب شور میجوید
3 چه سادهلوح فتاده است آبگینه ما ز سنگلاخ حوادث حضور میجوید
4 بسا که دست ندامت به سرزند آن کس که تخم ریحان در خاک شور میجوید
5 فریب نعمت الوان مخور که چرخ بخیل حساب پای ملخ را ز مور میجوید
6 توان به سوز جگر شمع کشته را افروخت ز آفتاب عبث ماه نور میجوید
7 چگونه سر به گریبان خامشی نکشم زمانهای است که طوفان تنور میجوید
8 دلی که ملک سلیمان بر او چو زندان بود حصار عافیت از چشم مور میجوید
9 فلک همیشه طلبکار تنگچشمان است که روی زشت ز حق چشم کور میجوید
10 نظر به صافدلان است عشق خونی را شراب رنگین جام بلور میجوید
11 چه سادهلوح فتاده است صائب این زاهد که حق گذاشته حور و قصور میجوید