صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

بی‌خودی رفتن است دل‌ها از صائب تبریزی غزل 847

غزل 847 ام از 9863 غزلیات

بی‌خودی رفتن است دل‌ها را

1 بی‌خودی رفتن است دل‌ها را هوش واماندن است دل‌ها را

2 آه بی‌اختیار از سر درد دامن افشاندن است دل‌ها را

3 چشم پوشیدن از جهان خراب چشم وا کردن است دل‌ها را

4 غوطه خوردن به زهر ناکامی سبزه غلتیدن است دل‌ها را

5 سینه دادن به زخم تیر قضا نیشکر خوردن است دل‌ها را

6 از جگرها نسیم سوختگی بوی پیراهن است دل‌ها را

7 آه، افشاندن غبار از جان گریه، افشردن است دل‌ها را

8 گهر اشک دم‌به‌دم سفتن درد خود گفتن است دل‌ها را

9 عیش شیرین این جهان خراب تلخی مردن است دل‌ها را

10 نفس را مطلق العنان کردن خصم پروردن است دل‌ها را

11 گل بی‌خار آرزومندی خار پیراهن است دل‌ها را

12 دیده هرچند موشکاف بود پرده دیدن است دل‌ها را

13 نیست پوشیده در جهان رازی چشم اگر روشن است دل‌ها را

14 حال دل‌ها ز دیده‌ها پیداست دیده‌ها روزن است دل‌ها را

15 تا نگردد نگاه گوشه‌نشین برق در خرمن است دل‌ها را

16 آسمان گرچه وسعتی دارد چشمه سوزن است دل‌ها را

17 تا نگردد زبان خموش از لاف آب در روغن است دل‌ها را

18 درد هرکس به قدر بینش اوست رنج بیش از تن است دل‌ها را

19 به زبان حرف دوستی گفتن بدگمان کردن است دل‌ها را

20 تنگ‌خلقی به دوستان صائب در هم افشردن است دل‌ها را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی‌خودی رفتن است دل‌ها را

شاعر شعر بی‌خودی رفتن است دل‌ها را چه کسی است ؟

شاعر شعر بی‌خودی رفتن است دل‌ها را صائب تبریزی می باشد.

شعر بی‌خودی رفتن است دل‌ها را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بی‌خودی رفتن است دل‌ها را چیست ؟

قالب شعر بی‌خودی رفتن است دل‌ها را غزل است

مضمون اصلی شعر بی‌خودی رفتن است دل‌ها را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر