چهره نوخط آن تازه جوان از صائب تبریزی غزل 896

1 چهره نوخط آن تازه جوان را دریاب زیر ابر تنک آن برق عنان را دریاب

2 پیش ازان دم که ز مقراض شود پا به رکاب چشم بگشای، خط مشک فشان را دریاب

3 دو سه روزی است صفای خط پشت لب او زود ته جرعه عمر گذران را دریاب

4 دولت سنگدلان زود به سر می آید خط ریحانی یاقوت لبان را دریاب

5 در شب قدر به غفلت گذراندن ستم است روزگار خط آن تازه جوان را دریاب

6 تا لب لعل تو بی آب نگشته است ز خط کشت امید من سوخته جان را دریاب

7 اگر از حسن گلوسوز بهاری غافل جگر سوخته لاله ستان را دریاب

8 اگر از موی شکافان جهانی صائب کمر نازک آن مورمیان را دریاب