- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نمک خال بود داغ تمنای ترا شور لیلی است سیه خانه سودای ترا
2 بر جبین همچو گهر گرد یتیمی دارد دید تا شبنم گل، چهره زیبای ترا
3 خضر از دامن یک عمر ابد دست نداشت کیست از دست دهد زلف دلارای ترا؟
4 طوق هر فاخته ای حلقه ماتم می شد سرو می دید اگر قامت رعنای ترا
5 دو جهان در نظرش دست نگارین گردد هر که در چشم کشد خاک کف پای ترا
6 که گل از شمع تو چیند، که گرفته است به بر پرده شرم چو فانوس سراپای ترا
7 پر مقید به تماشای خود ای ماه مباش آفتابی نکند آینه، سیمای ترا!
8 ما که داریم ز دل، دیدن روی تو دریغ چون به آیینه پسندیم تماشای ترا؟
9 مانده در عقده حیرت نفس موی شکاف بوسه چون راه برد لعل شکرخای ترا؟
10 چشم صائب به کجای تو نظرباز شود؟ شوخی چشم غزال است سراپای ترا