- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برخیز تا به عالم بی چند و چون رویم از خود به تازیانه آهی برون رویم
2 بیرون کنیم رخت گل آلود جسم را سر پا برهنه بر فلک آبگون رویم
3 از فیل بند چرخ برآییم، تا به کی کج کج بر این بساط چو اسب حرون رویم؟
4 بر صفحه جهان رقم نیستی کشیم زان پیش کز قلمرو هستی برون رویم
5 از آفتاب کی سر ما گرم می شود؟ از دست، کی به این قدح واژگون رویم؟
6 با عشق جان شکار دلیری ز عقل نیست در کام شیر، چند پی آزمون رویم؟
7 در آتش است شبنم گل از حضور ما از بس که آرمیده در ین بحر خون رویم
8 در اشک گرم غوطه زند چشم آهوان روزی که ما ز دامن دشت جنون رویم
9 صائب ز تنگ خلقی ابنای روزگار وقت است کز قلمرو هستی برون رویم