1 از زمین برخاستن چشم از زمین داران مدار راست گردیدن توقع زین گرانباران مدار
2 حسن بیتاب است در اظهار راز عاشقان پرده پوشی چشم ازین آیینه رخساران مدار
3 چون علم شد سرنگون لشکر پریشان می شود پای چون لغزد امید از هواداران مدار
4 در خزان از عندلیبان بانگ افسوسی نخاست چون ورق بر گشت چشم یاری از یاران مدار
5 مردم بیدرد را پروای اهل درد نیست مهربانی چشم زنهاراز پرستاران مدار
6 خانه آب و گل از سیلاب می لرزد به خویش چون شدی از خانه بردوشان غم باران مدار
7 کاروان عمر رانعل سفردرآتش است ایستادن چشم ازین سیلاب رفتاران مدار
8 سد راه نشأه می می شود چین جبین روترش زنهار در بزم قدح خواران مدار
9 جز ندامت نیست حاصل دانه بی مغز را گوش بر افسانه بیهوده گفتاران مدار
10 حرف دل صائب مکن سر پیش ارباب هوس زینهار آیینه پیش این سیه کاران مدار
دیدگاهها **