-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ریخت دندان و هوای می و پیمانه بجاست مهره برچیده شد و بازی طفلانه بجاست
2 دل سیاه است اگر گشت بناگوش سفید پا اگر نیست بجا، لغزش مستانه بجاست
3 خارخاری به دل از عمر سبکرو مانده است مشت خار و خسی از سیل به ویرانه بجاست
4 آسیا گر چه برآورد ز بنیادش گرد هوس نشو و نما در گره دانه بجاست
5 نسبت شوق به هجران و وصال است یکی رفت ایام گل و شورش دیوانه بجاست
6 یار نوخط شد و آغاز جنون است مرا شمع خاموش شد و گرمی پروانه بجاست
7 چشم من بر در و دیوار حرم افتاده است نگذارند مرا گر به صنمخانه، بجاست
8 گر چه در خواب گران عمر سر آمد صائب همچنان رغبت شیرینی افسانه بجاست