ریخت چون دندان، شود افزون از صائب تبریزی غزل 101

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ریخت چون دندان، شود افزون غم نان خلق را

1 ریخت چون دندان، شود افزون غم نان خلق را سد راه شکوه روزی است دندان خلق را

2 در جوانی گر چه فارغ از غم نان نیستند گردد از قد دوتا این غم دو چندان خلق را

3 آنچنان کز آب تلخ افزون شود لب تشنگی دستگاه حرص افزاید ز سامان خلق را

4 می رسد در خانه در بسته روزی چون اجل حرص دارد این چنین خاطر پریشان خلق را

5 قسمت حق سد راه شکوه مردم نشد چون کند راضی کسی از خود به احسان خلق را؟

6 می ربایند از دهان مور صائب دانه را گر بود زیر نگین ملک سلیمان خلق را

عکس نوشته
کامنت
comment