1 بهر معنی های رنگین لفظ را پرداز کن باده شیراز را در شیشه شیراز کن
2 بوی گل در غنچه سربسته ایمن از صباست لب ببند از گفتگو، خون در دل غماز کن
3 آبرو را در عوض دریادلان گوهر دهند پیش ابر نوبهاران چون صدف لب باز کن
4 از بصیرت ترک دنیا سهل و آسان می شود بهر پوشیدن، درین هنگامه چشمی باز کن
5 از هوس ها قالب خود را تهی چون ساختی بر میان گلرخان چون بهله دست انداز کن
6 زود دلگیر از تماشای چمن خواهی شدن در حریم بیضه سامان پر پرواز کن
7 راه بی پایان خود تا کنی یک نعره وار خرده جان را سپند شعله آواز کن
8 از نیاز پست فطرت ناز مردم می کشی بی نیازی پیشه خود کن، به عالم ناز کن
دیدگاهها **