صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

بوسه گاه جان ما آخر لب از صائب تبریزی غزل 1179

غزل 1179 ام از 9863 غزلیات

بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است

1 بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است خاک ما چون درد می در گوشه میخانه است

2 جوش دل می آورد ما خاکساران را به وجد مطرب ما چون خم می از درون خانه است

3 زاهدان را غافل از حق کرد اوصاف بهشت چشم بند کودکان شیرینی افسانه است

4 پامنه بیرون ز حد خود، سعادتمند باش نیست کمتر از هما تا جغد در ویرانه است

5 وادی مجنون ندارد سخت جانی همچو من سنگ طفلان پنبه داغ من دیوانه است

6 فیض بردن در رکاب نعمت آوردن بود چون فضول افتاد مهمان، مفت صاحبخانه است

7 پرده غفلت مبادا چشم بند هیچ کس! در قفس هم مرغ ما در فکر آب و دانه است

8 کم به دست آید، طلب هر چند روز افزون بود آشنا در عهد ما چون معنی بیگانه است

9 حسن خون عالمی می ریزد از بالای عشق ذوالفقار شمع از بال و پر پروانه است

10 خویش را بشناس تا در مغز داری نور عقل پی به گنج خود ببر تا ماه در ویرانه است

11 از بساط آفرینش، دیده بیدار را هر چه غیر از خاک باشد بستر بیگانه است

12 نیست غیر از چار دیوار وجود آدمی آن که هم مارست و هم گنج است و هم ویرانه است

13 شعله نتوانست پیچیدن سیاوش را عنان شهپر توفیق صائب همت مردانه است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است

شاعر شعر بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است چه کسی است ؟

شاعر شعر بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است صائب تبریزی می باشد.

شعر بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است چیست ؟

قالب شعر بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است غزل است

مضمون اصلی شعر بوسه گاه جان ما آخر لب پیمانه است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر