-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خاک ما در گوشه میخانه بودی کاشکی حشر ما با شیشه و پیمانه بودی کاشکی
2 تا شدی محو از بساط آفرینش تخم شید نقل مستان سبحه صد دانه بودی کاشکی
3 در غم روی زمین افکند معموری مرا سیل دایم فرش این ویرانه بودی کاشکی
4 در حریم زلف، بی مانع سراسر می رود دست ما را اعتبار شانه بودی کاشکی
5 چند با بیگانگان عمر گرامی بگذرد؟ آشنارویی درین غمخانه بودی کاشکی
6 حسن را دارالامانی نیست چون آغوش عشق شمع در زیر پر پروانه بودی کاشکی
7 آشنایی در محبت پرده بیگانگی است با من آن ناآشنا بیگانه بودی کاشکی