- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ریشه ما در زمین خاکساری محکم است گلبن امید ما در چار موسم خرم است
2 دامن محشر به فریاد سرشک ما رسد آستین تنگ میدان، گریه ما را کم است
3 چشم جود از روشنان عالم بالا مدار دیده خورشید، محتاج سرشک شبنم است
4 کاسه همسایه پا دارد، به ما جامی بده دور شاید بر مراد ما بگردد، عالم است
5 به که در جیب نمد آیینه را پنهان کنیم عالم از جهل مرکب یک سواد اعظم است
6 استقامت از مزاج آفرینش رفته است بیشتر رد و قبول اهل عالم توأم است
7 در به روی صورت دیوار نگشاییم ما هر که دارد حسن معنی در دل ما محرم است
8 از بیاض گردن او، فرد بیرون کرده ای است فرد خورشیدی که سر لوح کتاب عالم است
9 من که صائب پاک گوهرتر ز تیغ افتاده ام رشته کارم چرا چون زلف جوهر درهم است؟