-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 خراب حالی ما از درازی دست است ز همت است که دیوار ما چنین پست است
2 ز نوبهار جهان رنگ اعتدال مجوی که عندلیب تهیدست و غنچه زرمست است
3 دل تو چون گل رعنا دو رنگ افتاده است وگرنه حسن خزان و بهار یکدست است
4 خلاصی دل ازان زلف آرزوی خطاست که مرغ، بی پر و بال است و کوچه بن بست است
5 به زهد خشک قناعت نمی توان کردن کنون که هر سر خاری پیاله در دست است
6 حساب دین و دل از ما به حشر اگر طلبند بهانه ای چو سر زلف یار در دست است
7 نبست غنچه منقار عندلیبان را فغان که چاشنی نوشخند گل پست است
8 چو غنچه سر به گریبان کشیده ام صائب ز بس به چشم من این سقف نیلگون پست است