- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی برگی ما برگ نشاط است چمن را شیرازه گلزار بود خار و خس ما
2 از خامی ما عشق به زنهار درآمد خون شد دل باغ از ثمر دیررس ما
3 صائب نفس سوختگان حوصله سوزست زندان خموشی چه کند با نفس ما؟
4 در غنچه دل زنگ برآرد نفس ما رسوایی گلبانگ ندارد جرس ما
5 همطالع بیدیم درین باغ که باشد سر پیش فکندن ثمر پیشرس ما
6 در عالم حیرانی ما جوش بهارست در ظاهر اگر خشک نماید قفس ما
7 ما چشم ندوزیم به عیب از هنر خلق هرگز ننشیند به جراحت مگس ما
8 چون سینه خورشید نفس پخته برآریم چون صبح ندارد رگ خامی نفس ما
9 بیدار شد از ناله بلبل گل تصویر در خواب بهارست همان، دادرس ما
10 از باد خزان سرد نگردد دل گرمش هر غنچه که خندید به روی قفس ما