- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل را ز ما به حسن ادا می توان گرفت زاندک توجهی دل ما می توان گرفت
2 خود را چو شبنم گل اگر جمع کرده ای از خاکدان دهر هوا می توان گرفت
3 در کشوری که حکم قناعت بود روان از خاک، فیض آب بقا می توان گرفت
4 چون ماه نو تواضع اگر خوی خود کنی آفاق را به قد دو تا می توان گرفت
5 قانع شوی به عبرت اگر همچو عاقلان از روزگار سفله چها می توان گرفت
6 زاهد به جوی شیر دهد زهد خشک را آسان ز دست کور عصا می توان گرفت
7 چون سایه بس که دولت دنیاست هیچ و پوچ با مشتی استخوان ز هما می توان گرفت
8 صائب تلاش کن گروی از حیات گیر ورنه عنان عمر کجا می توان گرفت؟