از حسن نوخطان دل ما تازه از صائب تبریزی غزل 4287

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از حسن نوخطان دل ما تازه می شود

1 از حسن نوخطان دل ما تازه می شود داغ کهن ز مشک ختا تازه می شود

2 هرچند کهنه می شود آن نخل دلپذیر پیوند مهربانی ما تازه می شود

3 از استخوان سوخته تازه روی عشق چون مغز، استخوان هماتازه می شود

4 عاقل به زیر دار نفس راست چون کند اندوه من ز قد دوتا تازه می شود

5 خونابه اش به صبح قیامت شفق دهد داغی که از ترانه ما تازه می شود

6 چندان که همچو کاه شود بیش کاهشم امید من به کاهربا تازه می شود

7 نفس خسیس گشت ز پیری خسیس تر از رخت کهنه حرص گدا تازه می شود

8 چون داغ تخم سوخته کز ابر تازه می شود صائب ز باده کلفت ما تازه می شود

عکس نوشته
کامنت
comment