1 گربه ما همسفری سلسله از پا بردار پشت پا زن دو جهان را و پی ما بردار
2 ماقدم بر قدم سیل بهاران داریم گرتو هم تشنه بحری قدم از جا بردار
3 نیست عالم به جز سلسله موج سراب قدمی پیش نه این سلسله از پا بردار
4 جوش می از سرخم خشت به یک سو انداخت توهم از دل غم معموره دنیا بردار
5 پیش بینا دو جهان چون دو صف مژگان است چشم بینش بگشا این دو صف از جا بردار
6 چشم آهوست سیه خانه صحرای جنون توشه وحشت جاوید از اینجا بردار
7 خون مرده است سودای که در او مجنون نیست زین سیه خانه ماتم ره صحرا بردار
8 خار صحرای طلب راه ترا می پاید تشنگی از جگرش ز آبله پا بردار
9 کاسه پرداز بود باده منصوری عشق بگذر از کاسه سر، پنبه ز مینا بردار
10 صحبت خاک نهادان جهان اکسیرست توتیایی ز پی دیده بینا بردار
11 گر ز رفتار به مردم نتوانی ره برد نسخه نیک و بدخلق ز سیما بردار
12 دست خالی مرو از تربت روشن گهران مشت خاکی ز پی دیده بینا بردار
13 رنگ این خانه ز خاکستر دل ریخته اند دل ز نظاره آن نرگس شهلا بردار
14 تا غبار خط شبرنگ نگشته است بلند از بناگوش بتان کام تماشا بردار
15 رزق سیماب ز آیینه جلای وطن است چشم از دیدن هر آینه سیما بردار
16 تابه روشن گهری نام برآری صائب گرد راه از رخ سیلاب چو دریا بردار