خون ما ازروی آتشناک می از صائب تبریزی غزل 4907

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

خون ما ازروی آتشناک می آید به جوش

1 خون ما ازروی آتشناک می آید به جوش از دم گرم بهاران خاک می آید به جوش

2 جسم خاکی مانع ازسیرست جان پاک را چون شود سرچشمه ازگل پاک، می آید به جوش

3 در دل افسرده مانیست سامان نشاط در چنین فصلی که خون خاک می آید به جوش

4 باده پرزور درساغر کند دیوانگی خون ما درحلقه فتراک می آیدبه جوش

5 میکند تأثیر عاجز نالی ما در دلش دیگ سنگین ازخس و خاشاک می آید به جوش

6 در جدایی می شود مژگان ما گوهرفشان در بریدن آب چشم تاک می آیدبه جوش

7 در خم سربسته می وا می کند بال نشاط در تن خاکی، روان پاک می آید به جوش

8 فکر رنگین صائب از دریافتن گردد رسا این شراب از شعله ادراک می آید به جوش

عکس نوشته
کامنت
comment