- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گشوده است در فیض رخنه دیوار به باغبان چه ضرورست دردسر دادن؟
2 صدف ز دیده دریانژاد من دارد ز ابر آب گرفتن، عوض گهر دادن
3 کمینه بازی مژگان خونفشان من است عنان چو موج به دریای پر خط دادن
4 چو سایه سرو نهاده است سر به دنبالش که یاد گیرد ازو پیچش کمر دادن
5 ترا که نامه بری هست چون فغان صائب چه لازم است کتابت به نامه بر دادن؟
6 به رنگ بی جگران رگ به نیشتر دادن بود به دشمن خونخوار خود جگر دادن
7 به قیمت گل و می ده اگر زری داری که بهترین هنرهاست زر به زر دادن
8 گل سر سبد بوستان خلق من است چو نخل سنگ بر سر خوردن و ثمر دادن
9 ز پرفشانیم ای شمع رو چه می تابی؟ به من نخست نبایست بال و پر دادن
10 چه طعن لغزش مستانه می زنی بر من؟ به من ز دور نبایست بیشتر دادن