گشوده است در فیض رخنه از صائب تبریزی غزل 6315

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

گشوده است در فیض رخنه دیوار

1 گشوده است در فیض رخنه دیوار به باغبان چه ضرورست دردسر دادن؟

2 صدف ز دیده دریانژاد من دارد ز ابر آب گرفتن، عوض گهر دادن

3 کمینه بازی مژگان خونفشان من است عنان چو موج به دریای پر خط دادن

4 چو سایه سرو نهاده است سر به دنبالش که یاد گیرد ازو پیچش کمر دادن

5 ترا که نامه بری هست چون فغان صائب چه لازم است کتابت به نامه بر دادن؟

6 به رنگ بی جگران رگ به نیشتر دادن بود به دشمن خونخوار خود جگر دادن

7 به قیمت گل و می ده اگر زری داری که بهترین هنرهاست زر به زر دادن

8 گل سر سبد بوستان خلق من است چو نخل سنگ بر سر خوردن و ثمر دادن

9 ز پرفشانیم ای شمع رو چه می تابی؟ به من نخست نبایست بال و پر دادن

10 چه طعن لغزش مستانه می زنی بر من؟ به من ز دور نبایست بیشتر دادن

عکس نوشته
کامنت
comment