روزی دل جز شکست از یار از صائب تبریزی غزل 1297

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

روزی دل جز شکست از یار شوخ و شنگ نیست

1 روزی دل جز شکست از یار شوخ و شنگ نیست قسمت دیوانه از طفلان به غیر از سنگ نیست

2 تا نفس چون گردبادم هست، جولان می زنم دشت پیمای جنون، پا بسته فرسنگ نیست

3 چند حرف سخت در کار دل نازک کنی؟ آخر ای بی رحم، جان شیشه ای از سنگ نیست

4 خارخار آشیان را گر ز دل بیرون کنند چاردیوار قفس بر عندلیبان تنگ نیست

5 صائب ار ذوق تماشا گرد دل می گرددت هیچ دامی همچو دام طره شبرنگ نیست

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر