صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

در روز حشر سایه کوه گناه از صائب تبریزی غزل 6399

غزل 6399 ام از 9863 غزلیات

در روز حشر سایه کوه گناه من

1 در روز حشر سایه کوه گناه من گردید از آفتاب قیامت پناه من

2 اندیشه از شکست ندارم که همچو موج افزوده می شود ز شکستن سپاه من

3 گر ماه و آفتاب شود هر ستاره ای روشن نمی شود شب بخت سیاه من

4 سوزد به ناتوانی من دل غنیم را دود از نهاد برق برآرد گیاه من

5 نبود به ناز بالش مردم مرا نیاز کز دست خود بود چو سبو تکیه گاه من

6 بر باد داد خرمن عمر من و هنوز ساکن نمی شود نفس عمر کاه من

7 در چشمخانه بر در و دیوار می تند از دورباش ناز تو تار نگاه من

8 کم نیست فیض گردش تسبیح من ز جام مخمور مست می رود از خانقاه من

9 در وادیی که خلق نظر بسته می روند باریک تر ز موی میان است راه من

10 هر چند می کشم می گلرنگ در لباس گل می کند چو غنچه ز طرف کلاه من

11 در تنگنای سینه ازان خوی آتشین چون موی زنگیان شده پیچیده آه من

12 چون شمع پیش پای نسیم اوفتاده ام دست حمایت که شود تا پناه من

13 هر چند از حجاب ندارم زبان عذر صائب بس است خجلت من عذرخواه من

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در روز حشر سایه کوه گناه من

شاعر شعر در روز حشر سایه کوه گناه من چه کسی است ؟

شاعر شعر در روز حشر سایه کوه گناه من صائب تبریزی می باشد.

شعر در روز حشر سایه کوه گناه من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر در روز حشر سایه کوه گناه من چیست ؟

قالب شعر در روز حشر سایه کوه گناه من غزل است

مضمون اصلی شعر در روز حشر سایه کوه گناه من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر