- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر گلشن آنچه زان گل خودرو گذشته است بر زخم های تازه کی از بو گذشته است؟
2 امروز هیچ فاخته کوکو نمی زند گویا به باغ آن قد دلجو گذشته است
3 اوقات من به اشک ندامت شده است صرف چون سرو، عمر من به لب جو گذشته است
4 صد پرده شوختر بود از چشم خال تو این نافه در دویدن از آهو گذشته است
5 ظلمی که بر تو رفت ز کوتاه دیدگان بر ماه مصر کی ز ترازو گذشته است؟
6 از سردی زمانه نهال امید ما مانند نخل موم ز نیرو گذشته است
7 از ما سراغ منزل آسودگی مجو چون باد، عمر ما به تکاپو گذشته است
8 صائب گذشته است ز افلاک آه من هر گاه در دل آن قد دلجو گذشته است