در آتش است نعل می ناب دیگران از صائب تبریزی غزل 6358

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

در آتش است نعل می ناب دیگران

1 در آتش است نعل می ناب دیگران رنگین مساز خانه ز اسباب دیگران

2 اشکی که شورید از دل غمگین غبار دارد خوشتر بود ز گوهر سیراب دیگران

3 بیداریی که جمع شود با خیال دوست صد پرده به بود ز شکر خواب دیگران

4 پهلوی لاغری که کند کار بوریا خوشتر بود ز بستر سنجاب دیگران

5 تا هست نم ز خون جگر در پیاله ام لب تر نمی کنم ز می ناب دیگران

6 تا می توان ز رخنه دل فتح باب جست حاجت نمی بریم به محراب دیگران

7 تا می توان نمود قناعت به آب خشک هرگز مجوی طعمه ز قلاب دیگران

8 با آبرو بساز که چون آب تلخ و شور گردد زیاده تشنگی از آب دیگران

9 باشد ز خود چو گوهر شب تاب نور من مستغنیم ز پرتو مهتاب دیگران

10 چون خانه ای بود که برآرد ز خویش آب گردد دکان هر که به دولاب دیگران

11 آن دست خشک باد که همچون سبو نشد دست تسلی دل بی تاب دیگران

12 صائب مرا ز نام چه حاصل، که چون نگین تر می کنم زمین خود از آب دیگران

عکس نوشته
کامنت
comment