-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آه افسوس از دل خونگرم ما گردد بلند از شکست شیشه هر کس صدا گردد بلند
2 بوی خون می آید از فریاد دردآلود من چون غباری کز زمین کربلا گردد بلند
3 گوی چوگان فنا شد از تهی مغزی حباب زود می ریزد بنایی کز هوا گردد بلند
4 همت مردانه ما از دو عالم درگذشت گرد این تیر سبکرو تا کجا گردد بلند
5 موجه بحر خطر گردد دعای جوشنش پایه تختی که از دست دعا گردد بلند
6 اهل دولت زیردستان را فرامش می کنند بر ندارد سایه خود چون هما گردد بلند
7 چنگ خاموشم ولی همدست اگر باشد مرا ناله ای از هر سر مویم جدا گردد بلند
8 پیش راه حرص، پیری چوب نتواند گذاشت بیشتر دست طمعکار از عصا گردد بلند
9 می فتد شور قیامت در میان بلبلان ناله پرشور صائب هر کجا گردد بلند