صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

از لطافت بس که دارد چهره از صائب تبریزی غزل 860

غزل 860 ام از 9863 غزلیات

از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب

1 از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب آفتابی می شود رنگش ز سیر ماهتاب

2 چون گلوی شیشه موج باده گلرنگ را می توان دید از بیاض گردن او بی حجاب

3 عاقلان از حسن او داد تماشا می دهند چشم روزن را نسازد خیره نور آفتاب

4 معنی بی لفظ را ادراک کردن مشکل است بر میفکن زینهار از چهره نازک نقاب

5 حلقه ها در گوش خورشید قیامت می کشد نیست دور حسن او چون ماه نو پا در رکاب

6 گر چه از مژگان کج، بالین او دایم کج است نیست سیری چشم بیمار ترا هرگز ز خواب

7 فتنه دنیا نگردد هر که دنیا را شناخت تشنه چشمان هوس را در کمند آرد سراب

8 دل نیازارد زحرف سخت هرگز سنگ را هر که داند کوه عاجز نیست در رد جواب

9 نیست جز دلهای خونین مهربانی عشق را روی آتش را که می شوید به جز اشک کباب؟

10 قطره ایم اما ندارد هیچ دریا ظرف ما شبنم ما سر نمی پیچد ز تیغ آفتاب

11 حرف بیجا غافلان را غوطه در خون می دهد مرغ بی هنگام را تیغ اجل گوید جواب

12 باده سرگرمی هر کس ز جام دیگرست پرتو مهتاب را پروانه می داند سراب

13 از گریبان گهر چون رشته سر بیرون کند هر که صائب سر نپیچد از کمند پیچ و تاب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب

شاعر شعر از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب چه کسی است ؟

شاعر شعر از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب صائب تبریزی می باشد.

شعر از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب چیست ؟

قالب شعر از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب غزل است

مضمون اصلی شعر از لطافت بس که دارد چهره او آب و تاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر