- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر شیشه دلی حوصله شور ندارد عریان جگر خانه زنبورندارد
2 در پله معراج رسد گوی ز چوگان از دار محابا سر منصور ندارد
3 نادان که کند دعوی دانش بر نادان زشتی است که شرم از نظر کورندارد
4 زد غوطه به خون برلب هر کس زدم انگشت این غمکده یک خاطر مسرور ندارد
5 از دیده بیناست غرض دیدن خوبان پوشیده به آن چشم که منظور ندارد
6 ز اندوختن دانه دل سیر نگردد در حرص کمی خال تو از مور ندارد
7 صائب سخن سبز بود زنده جاوید فیروزه من کان نشابورندارد