محابا نیست از برق حوادث از صائب تبریزی غزل 416

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

محابا نیست از برق حوادث خوشه چینان را

1 محابا نیست از برق حوادث خوشه چینان را نمی گیرد گریبان شحنه کوته آستینان را

2 بهار ساده لوحی خار را گلزار می سازد خطر از سایه خارست چشم دوربینان را

3 زبان برق بی زنهار را وا می کنی بر خود مکن زنهار دور از خرمن خود خوشه چینان را

4 من آن گیرایی مژگان کزان ابرو کمان دیدم به جولانگاه کثرت می کشد وحدت گزینان را

5 به ذوقی بر سر خاکستر ادبار بنشینم که بر آتش نشاند رشک من مسندنشینان را

6 اگر صائب ازان آیینه رخسار رویابد زند مهر خموشی بر دهن حرف آفرینان را

عکس نوشته
کامنت
comment