-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نوبهار آیینه طبع سخنساز من است برگ گل چون عندلیبان پرده ساز من است
2 ناله مستانه من بیخودی می آورد هر که از خود می دود بیرون به آواز من است
3 چون صدف، آبی که دارد گوهر من در گره همچو سیل نوبهاران خانه پرداز من است
4 خار صحرای علایق نیست دامنگیر من گردبادم، ریشه من بال پرواز من است
5 چون صدف نتوان به تیغ از هم جدا کردن لبم خون خود را می خورد آن کس که غماز من است
6 از نظر بازی شود روشن دل تاریک من روزن غمخانه من دیده باز من است
7 از نگاهی می توان صائب مرا تسخیر کرد هر که را مژگان گیرایی است شهباز من است