صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

نباشد الفتی با جسم، جان از صائب تبریزی غزل 414

غزل 414 ام از 9863 غزلیات

نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را

1 نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را تپیدن مشق پروازست دلهای پریشان را

2 چنان از دیدن وضع جهان آشفته گردیدم که جمعیت شمارد دیده ام خواب پریشان را

3 چراغ صبح صادق روشن از خورشید تابان شد گل از چاک گریبان سر برآرد صدق کیشان را

4 دل آزاری ندارد جز خجالت حاصل دیگر نمک شد آب تا بر زخم آمد سینه ریشان را

5 عجب دارم به هوش آیند حیران ماندگان تو اگر محشر نمکدان بشکند در چشم، ایشان را

6 خیال آشنا رویی که می گردد به گرد من ز من بیگانه خواهد کرد صائب قوم و خویشان را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را

شاعر شعر نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را چه کسی است ؟

شاعر شعر نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را صائب تبریزی می باشد.

شعر نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را چیست ؟

قالب شعر نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را غزل است

مضمون اصلی شعر نباشد الفتی با جسم، جان سینه ریشان را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر