- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه از جام دگر هر دم درین میخانه سرگرمم که چون خورشید تابان من به یک پیمانه سرگرمم
2 به یک آتش چو داغ لاله می سوزم درین گلشن نه هر شمعی تواند کرد چون پروانه سرگرمم
3 شود از سنگباران ملامت تر دماغ من ازین رطل گران چون مردم دیوانه سرگرمم
4 نظر چون مردم بالغ نظر بر نو خطان دارم درین مکتب نسازد ابجد طفلانه سرگرمم
5 نگیرد پیش راه عزم من گردون کم فرصت به هر کاری که سازد همت مردانه سرگرمم
6 زآبادی شود وحشت فزون جانهای وحشی را از آن پیوسته در تعمیر این ویرانه سرگرمم
7 مرا دلگرمی صیاد دارد در قفس صائب نه آن مرغم که سازد حرص آب و دانه سرگرممم