1 نه شبنم است چمن را به روی آتشناک عرق زروی تو کرده است گل به دامن پاک
2 چنین که از شب هستی دماغ من تیره است به چشم آینه ام صیقل است تیغ هلاک
3 تو از فشاندن تخم امید دست مدار که در کرم نکند ابرنوبهار امساک
4 به آفتاب ازین راه صبحدم پی برد قدم برون منه از شاهراه سینه چاک
5 فروغ آینه جام جم به گرد رود ز گرد کینه اگر سینه تو گردد پاک
6 تو فکر نامه خود کن می پرستان را سیاه نامه نخواهد گذاشت گریه تاک
7 به چشم همت ما سر گذشتگان صائب یکی است طوق گریبان و حلقه فتراک
دیدگاهها **