- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زدین ناقصم از سبحه استغفار برخیزد زننگ کفر من مو بر تن زنار برخیزد
2 بگیر از آتش سوزنده تعلیم سبکروحی که با آن سرکشی در پیش پای خار برخیزد
3 به خود چون مار می پیچم زرشک زلف، کی باشد که این ابر سیه زان دامن گلزار برخیزد؟
4 اگر وصف سرزلف تو در طومار بنویسم چو شمع کشته دودم از سر طومار برخیزد
5 چنین کافتادم از طاق دل نشو و نما، مشکل که مو از پیکرم چون کاه از دیوار برخیزد
6 عبث صیقل عرق می ریزد از بهر جلای من عجب دارم که از آیینه ام زنگار برخیزد
7 پی طرف کلاهش لاله دارد نعل در آتش زخواب ناز گل از شوق آن دستار برخیزد
8 زطرز تازه صائب داغ داری نکته سنجان را عجب دارم کز آمل چون تو خوش گفتار برخیزد