صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

چشم دلم ستاره فشان بود از صائب تبریزی غزل 5794

غزل 5794 ام از 9863 غزلیات

چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم

1 چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم هر گوشه بحر فیض روان بود صبحدم

2 می زد دم از بهشت برین کنج خلوتم طاوس قدس بال فشان بود صبحدم

3 دل دامن از غبار عناصر فشانده بود جولان من برون ز مکان بود صبحدم

4 اشکم ز رازهای نهان پرده می گشود حیرت اگر چه بند زبان بود صبحدم

5 زلف امید داعیه سرکشی نداشت طول امل گسسته عنان بود صبحدم

6 معمور گشته بود دماغم ز بوی یار بوی گلم به مغز گران بود صبحدم

7 شاخ گلی که دیده شبنم ندیده بود در پیش دیده جلوه کنان بود صبحدم

8 از خون دیده ام شفقی بود روی چرخ خورشید اگر چه مهر دهان بود صبحدم

9 دل در برم چو برگ خزان دیده می تپید در عین نوبهار، خزان بود صبحدم

10 نوری که پرده سوز نظر بود در نقاب مانند آفتاب عیان بود صبحدم

11 تسبیحم از کشاکش غیرت گسسته بود دستم به زیر رطل گران بود صبحدم

12 عیسی گرفته بود ز لب مهر خامشی شربت مرا ز شیره جان بود صبحدم

13 در انتظار جلوه خورشید، شبنمم با چشم خون فشان نگران بود صبحدم

14 می گشت هر سخن که به گرد زبان کلک باریکتر ز موی میان بود صبحدم

15 صائب خدا نصیب همه دوستان کند من شرح چون دهم که چسان بود صبحدم؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم

شاعر شعر چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم چه کسی است ؟

شاعر شعر چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم صائب تبریزی می باشد.

شعر چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم چیست ؟

قالب شعر چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم غزل است

مضمون اصلی شعر چشم دلم ستاره فشان بود صبحدم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر