پرواز من به بال و پر تیغ از صائب تبریزی غزل 1883

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

پرواز من به بال و پر تیغ و خنجرست

1 پرواز من به بال و پر تیغ و خنجرست هر زخم، مرغ روح مرا بال دیگرست

2 ما صلح کرده ایم ز گلشن به درد و داغ آتش گل همیشه بهار سمندرست

3 تخت است دل ز وسوسه چون آرمیده شد سر چون ز فکر پوچ تهی گشت افسرست

4 پای شکسته بر سر زانوی منزل است دست ز کار رفته در آغوش دلبرست

5 از آرزوی جنت دربسته فارغ است آن را که سر به جیب کشیدن میسرست

6 موی میان نازک پرپیچ و تاب اوست تیغ برهنه ای که سراپای جوهرست

7 خودبینی از حیات ابد سنگ راه توست از آب خضر، آینه سد سکندرست

8 از جاده بی نیاز بود رهنورد شوق کلکی که کجروست مقید به مسطرست

9 صائب به سیم و زر نتوان شد ز اغنیا آن را که هست چهره زرین توانگرست

عکس نوشته
کامنت
comment