-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کلک من شعله برجسته این نه لگن است شمع من باعث دلگرمی هفت انجمن است
2 تا خراشیده نگردد، نشود صاحب نام دل رنگین سخنان همچو عقیق یمن است
3 به که مقراض به سررشته امید زنم زخم را بخیه درین ملک ز تار کفن است
4 زرپرستان بپرستند چو خورشید بلند کرم شب تابی اگر در دل زرین لگن است
5 به سر آمد شب غربت، غم دل کرد سفر بعد ازین فصل شکر خنده صبح وطن است
6 نارسا گر نبود مستمع صاحب هوش کوتهی زینت شایسته زلف سخن است
7 سخن است این که شود تشنه لبی کم ز عقیق لب او می مکم و آتشم اندر دهن است