مرو ز گوشه عزلت به هیچ از صائب تبریزی غزل 4755

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

مرو ز گوشه عزلت به هیچ منظر دیگر

1 مرو ز گوشه عزلت به هیچ منظر دیگر مجو بغیر در دل گشایش از در دیگر

2 بجز سفال پر از خون دل که نیست خمارش مسازتر لب خود راز هیچ ساغر دیگر

3 بغیر در گه یزدان که چوب منع ندارد مشو به قامت خم گشته حلقه در دیگر

4 بجز ستاره اشکی کزاوست روشنی دل نظر سیاه مگردان به نور اختر دیگر

5 ز گریه دل شبها توان رسید به مقصد که جز ستاره درین نیست رهبر دیگر

6 مدار دست زدامان صبر در همه حالی که دل سکون نپذیرد به هیچ لنگر دیگر

7 دل شکسته به دست آر ز جوهریانی که نیست در صدف نه سپهر گوهر دیگر

8 ز راستی طمع حاصل است شاهد خامی که غیر عقده دل نیست سرو رابر دیگر

9 تراست پرده غفلت حجاب چشم بصیرت و گرنه هردم صبح است صبح محشر دیگر

10 بغیر اشک کزاو گاه گاه آب دهم چشم نمانده است مرا در بساط گوهر دیگر

11 بغیر داغ که دلسرد می کند ز جهانم سرم فرود نیاید به هیچ افسر دیگر

12 درین محیط ز طوفان مکن ملاحظه صائب که همچو موج شود هر شکست شهپر دیگر

عکس نوشته
کامنت
comment