- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرو ز گوشه عزلت به هیچ منظر دیگر مجو بغیر در دل گشایش از در دیگر
2 بجز سفال پر از خون دل که نیست خمارش مسازتر لب خود راز هیچ ساغر دیگر
3 بغیر در گه یزدان که چوب منع ندارد مشو به قامت خم گشته حلقه در دیگر
4 بجز ستاره اشکی کزاوست روشنی دل نظر سیاه مگردان به نور اختر دیگر
5 ز گریه دل شبها توان رسید به مقصد که جز ستاره درین نیست رهبر دیگر
6 مدار دست زدامان صبر در همه حالی که دل سکون نپذیرد به هیچ لنگر دیگر
7 دل شکسته به دست آر ز جوهریانی که نیست در صدف نه سپهر گوهر دیگر
8 ز راستی طمع حاصل است شاهد خامی که غیر عقده دل نیست سرو رابر دیگر
9 تراست پرده غفلت حجاب چشم بصیرت و گرنه هردم صبح است صبح محشر دیگر
10 بغیر اشک کزاو گاه گاه آب دهم چشم نمانده است مرا در بساط گوهر دیگر
11 بغیر داغ که دلسرد می کند ز جهانم سرم فرود نیاید به هیچ افسر دیگر
12 درین محیط ز طوفان مکن ملاحظه صائب که همچو موج شود هر شکست شهپر دیگر