شود خون عاقبت هر دل که از صائب تبریزی غزل 2799

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

شود خون عاقبت هر دل که زلفش را به چنگ افتد

1 شود خون عاقبت هر دل که زلفش را به چنگ افتد خلاصی نیست هر کس را که در قید فرنگ افتد

2 نباشد هیچ نوشی در جهان تلخ بی نیشی زبند نی، شکر آزاد چون گردد به تنگ افتد

3 به تمکین خموشی بر نیاید هیچ کج بحثی که گردد راست قلابی که در کام نهنگ افتد

4 دل از خط بناگوش تو دارد آنقدر راحت که طوفان دیده ای را دامن ساحل به چنگ افتد

5 نباشد تاب غربت نازپروردان گلشن را که گل بر گوشه دستار زود از آب و رنگ افتد

عکس نوشته
کامنت
comment