1 می گلرنگ خونی رازست لب ساغر خموش غمازست
2 دهن شیشه مغرب عقل است لب پیمانه مشرق رازست
3 یک الف وار نیست گوشه امن صفحه خاک، سینه بازست
4 عقل با عشق مشتبه نشود ذره از آفتاب ممتازست
5 بلبل بوستان شوق ترا شکن دام، بال پروازست
6 طور آخر گل از تجلی چید کار افتادگان خداسازست
7 دل صائب ز شوق آب شده است تشنه خاک پاک شیرازست