- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا که دست به خواب است وقت گل چیدن چه دل گشایدم از گرد باغ گردیدن؟
2 نظر ز روی تو خورشید برنمی دارد اگر چه خوب تر از خود نمی توان دیدن
3 دو شیوه است گل و نرگس ریاض بهشت شنیدن و نشنیدن، ندیدن و دیدن
4 بپوش چشم ز اوضاع روزگار که نیست لباس عافیتی به ز چشم پوشیدن
5 ریاض حسن ترا دورباش حاجت نیست که دست می رود ازکار، وقت گل چیدن
6 مخند هرزه که از عمر صبح روشن شد که تیغ رشته عمرست هرزه خندیدن
7 توان ز غره آغاز کارها صائب به روشنایی دل، سلخ عاقبت دیدن