- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش آن شبی که کنم مست دیده بانش را به دست بوسه دهم خاک آستانش را
2 حدیثی از گل رخسار او که می گوید؟ که همچو غنچه پر از زر کنم دهانش را
3 گلی که نیست به فرمان او، چو نافرمان برآورم ز پس سر برون زبانش را
4 شهید باده چو خواهید جان نو یابد به چوب تاک بسوزید استخوانش را