عاشق حذر ز دیده اختر نمی از صائب تبریزی غزل 4207

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

عاشق حذر ز دیده اختر نمی کند

1 عاشق حذر ز دیده اختر نمی کند از آتش احتراز سمندر نمی کند

2 عارف ز شاهدان مجازست بی نیاز دریاکش التفات به ساغر نمی کند

3 نتوان فریفت تشنه دیدار را به آب عاشق نظر به چشمه کوثر نمی کند

4 داغی که هست در جگر قدردان عشق با آفتاب وماه برابر نمی کند

5 نقصان کمال می شود از کیمیای خلق خامی خلل به قیمت عنبرنمی کند

6 چون تیرگی نمی رود از داغ لاله زار دل را سیاه اگر می احمر نمی کند

7 آن را که همچو برق بود تیغ آتشین اندیشه از سیاهی لشکر نمی کند

8 با یک دل این فغان که من زار می کنم با صد دل شکسته صنوبر نمی کند

9 در کندن بنای گرانسنگ ظالمان سیلاب کار یک مژه تر نمی کند

10 بر سنگ آبگینه خود تا نمی زند لب تر ز آب خضر سکندر نمی کند

11 از آه روشنایی دل بیش می شود اندیشه این چراغ ز صرصر نمی کند

12 سخت است پاک ساختن دل ز آرزو صیقل علاج ریشه جوهر نمی کند

13 صائب به روی هر که در دل گشوده شد چشم امید حلقه هر در نمی کند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر