1 عشق سلطان و عقل دهقان است رزق دهقان ز عدل سلطان است
2 عشق چون آفتاب کنعانی عقل ده گانه همچو اخوان است
3 کیست گردن ز حکم عشق کشد؟ عشق انگشتر سلیمان است
4 ظلمات سواد هستی را مشرب عشق، آب حیوان است
5 عقل در بارگاه حضرت عشق منفعل چون نخوانده مهمان است
6 عقل مرغی است در قفس محبوس عشق سیمرغ قاف امکان است
7 عقل فرمان پذیر تکلیف است عشق سیلاب کفر و ایمان است
8 آسمان سفره ای است پر نعمت عشق آن سفره را نمکدان است
9 اقتدا تا به مولوی کرده است شعر صائب تمام عرفان است