-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق راهی نیست کان را منزلی پیدا شود این نه دریایی است کاو را ساحلی پیدا شود
2 سالها باید چو مجنون پای در دامن کشید تا زدامان بیابان محملی پیدا شود
3 وحشت تنهایی از همصحبت بد خوشترست سر به صحرا می نهم چون عاقلی پیدا شود
4 می توانم سالها با دام و دد محشوربود می خورم بر یکدیگر چون جاهلی پیدا شود
5 نعل وارون و کلید فتح از یک آهن است تن به طوفان می دهم تا ساحلی پیدا شود
6 گر کند غربال صد ره دور گردون خاک را نیست مسکن همچو من بی حاصلی پیدا شود
7 رتبه گفتار ما و طوطی شیرین زبان می شود معلوم اگر روشندلی پیدا شود
8 تخم در هر شوره زاری ریختن بی حاصل است صبر دارم تا زمین قابلی پیدا شود
9 هیچ قفلی نیست نگشاید به آه آتشین دامن دل گیر هر جا مشکلی پیدا شود
10 گوهر خود را مزن صائب به سنگ ناقصان باش تا جوهرشناس کاملی پیدا شود