-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همچو آن رهرو که خواب آلود از منزل گذشت کعبه را گم کرد هر کس بی خبر از دل گذشت
2 همچو تار سبحه گر همواره سازی خویش را می توان در یک دم از صد عقده مشکل گذشت
3 پیش زهر منت احسان بود شیر و شکر از جواب تلخ ممسک آنچه بر سایل گذشت
4 در دل فولاد، جوهر موی آتش دیده شد تا خیال خون گرمم تیغ را در دل گذشت
5 از شکست موج چون آب گهر آسوده شد تا دل دریایی من از سر ساحل گذشت
6 با دل روشن نگردد جمع، خواب عافیت عمر شمع ما به اشک و آه در محفل گذشت
7 برق می تابد عنان از خار جولانگاه عشق تا گذشت از وادی مجنون، چه بر محمل گذشت!
8 حلقه دام چشم از بهر شکار عبرت است وای بر آن کس که این عبرت سرا غافل گذشت
9 تا درین گلزار صائب راست کردم قد خویش چون صنوبر عمر من در زیر بار دل گذشت